نوشته شده توسط : magy

در دومین بخش از مباحث آموزش بازیگری،تمایل دارم در مورد یکسری عوامل تاثیر گذار و پایه ای  بازیگری صحبت کنم.یکی از مهمترین  نکات بازیگری ،زبان بدن(body  Language) میباشد.

حتما در فیلمها و دربازی بازیگران مطرح ، متوجه نوع نگاه و چهره ای متفاوت و بدون حرکت اضافه  وتکانهای بیخود در صورت و بدن آنها شده اید. این اتفاق به غیر از تمرین ، با چیز دیگری به دست نمی آید.پلک نزدن یکی از این تمرینات است.

چشم انسانها به طور اتوماتیک مرتبا در حال پلک زدن است ..دربعضی از انسانها این پلک زدن شدید تر و در بعضی دیگر کند تر صورت می گیرد.در بازیگری هرچه تعداد پلک زدنها کمتر باشد ،تاثیر بیشتری بر مخاطب و سبب انسجام ارتباط بین بازیگر و مخاطب میشود.دربازیگری سینما و تلویزیون به خاطر وجود نماهای بسته تر (به طور مثال کلوز آپ) پلک نزدن نمود بیشتری دارد.

برای درک بیشتر این موضوع بازی بازیگران مطرح دنیا و ایران را یکبار دیگر و با توجه ویژه به این امر تماشا کنید.ال پاچینو و عزت الله انتظامی نمونه های خوبی در دنیا و ایران هستند.

گاهی ما به عنوان مخاطب احساس میکنیم که بازیگر چیزی به نام پلک زدن را نمی شناسد ،انگار که عضلات چشمش از کار افتاده درحالی که این کار خود، هنر است  و وسیله ای برای نمایش بازی قویتر.

البته صرفا کسی که پلک نزند بازیگر کار بلدی نیست چونکه بازیگری از دسته ای از باید ها و نباید ها و خلاقیتها و دیگر عناصر، تشکیل شده که در کنار هم زیباهستند.بازیگرانی مانند پوریا پورسرخ و امثال اوهم شاید ساعتها پلک نزنند ،اما واقعا می توان  از او به عنوان یک بازیگر توانا و صاحب سبک نام برد ؟ هرگز..

با این مقدمه به سراغ تمرین پلک نزدن می رویم...

یکی از  بهترین و موثر ترین تمرینات ، خیره شدن به نقطه ای (هر چند نقطه ای خیالی) می باشد.در این تمرین به نقطه ای خیره می شویم  و سعی می کنیم که پلک نزنیم.در ابتدا این کار شاید سخت باشد چون معمولا انسان بر چیزی که تمرکز می کند،لا جرم به او فکر می کندبه همین خاطر شاید در آغاز این تمرین احساس کنید که بیش از همیشه پلک می زنید و یا شاید این کار از عهده شما بر نمی آید اما همیشه یادتان باشد که پشتکار مهمترین سرمایه یک هنرمند است..

پلک نزدن را آنقدر ادامه می دهیم تا چشم به خاطر مرطوب نگه داشتن محیطش ،از اشک استفاده کند و شما شاهد این باشید که از چشمانتان اشک می آید.بعد از اشک ریختن چشمها ،به نظر کار ساده تر میشود....انگار که عضلات راحتتر با بسته نشدن چشم  کنار می آیند.

بعدها و در تمرین گریه کردن ، این تمرین (تمرین پلک نزدن) ،بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

فراموش نکنید که همیشه در تمرینات بازیگری تنفس راحت و روانی داشته باشید ،و در انجام تمرینات به گونه ای عمل نکنید که نفستان حبس شود و بعد برای رفع نفس تنگی ،مجبور شویدکه تمرکزتان را از دیگر اعضا مانند ،چشم بردارید!!..

این تمرین را چندین بار در روز انجام دهید .بعد از هر بار تمرین ،لحظاتی چشمهایتان را ببندید و بگذارید چشمها استراحت کنند .به یاد داشته باشید که هرگز چشمهارا به شدت نمالید.

در انجام این تمرین اگر یک هم بازی (partner) داشته باشید نتیجه بهتری حاصل میشود. به جای همبازی، از آینه هم می توانید استفاده کنید.

اگر دیدید که در انجام این تمرین  با چشمانتان دچار مشکل شده اید ،سعی کنید چند روزی از کامپیوتر کمتر استفاده کنید.

بعد از مدتی احساس می کنید که کنترل بیشتری بر نگاه و پلک زدن خود دارید واین از نشانه های موفقیت شما در ورود به عرصه بازیگری می باشد و شما یکی از الفبای مهم بازیگری را آموخته اید.    همیشه باور داشته باشید که میتوانید.

 



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 1014
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

چرا بعضی ها زود نا امید میشوند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا بعضی ها فکر میکنند که نمیتوانند ادامه دهند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا بعضی ها تا یک سرحدی از هدف خود را طی میکنند  ناامید میشوند؟؟؟؟؟چرا خیلی ها روحیه و اراده ی رفتن به سمت هدف خود و تلاش در راه ان را ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

همه ی راه حل های این سوالات و سوالات دیگر را در ادامه مطلب بخوانید...

 



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 869
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

 

در این مطلب قصد گفتن چندین نکته طلایی را برای مبتدی ها داریم که بسیار میتواند به زیبایی اجرای آنها کمک کند. از نظر من بازیگری یعنی این که خودم را به مدت کوتاهی از خودم دور کنم و کسی باشم که هیچ وقت نخواهم بود و در آن موقعیت به ضعف ها و اشکالات خودم پی برده و خودم را اصلاح کنم. دقیقا مثل یک زندگی مجاری دوم می مونه که می توان در آن زندگی کرد.

 

در این مطلب که برگرفته از مبانی و اصول بازیگری است ما به شما چندین نکته طلایی می گوییم که در اولین اجرا برای مبتدی ها خیلی مهم هست و می تواند اجرای آن ها را تا چندین برابر زیبا و قوی تر کند. این نکات هم برای بازیگری سینما و هم برای بازیگری تئاتر کاربرد دارد اما برای تئاتر مفید تر است زیرا در سینما چیزی وجود دارد به نام تصویربرداری دوباره و در صورت زیبا بازی نکردن قابلیت اجرای دوباره نقش وجود دارد ، اما در تئاتر فقط در آن زمان شما یک بار در عمرتان می توانید آن نقش را ایفا کنید و دیگر در صورت اجرای بد آن راه برگشتی وجود ندارد. برای همین اجرای هرچه قوی تر و بی عیب تر آن بسیار حائز اهمیت است.



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 1029
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

 

در این مطلب قصد گفتن چندین نکته طلایی را برای مبتدی ها داریم که بسیار میتواند به زیبایی اجرای آنها کمک کند. از نظر من بازیگری یعنی این که خودم را به مدت کوتاهی از خودم دور کنم و کسی باشم که هیچ وقت نخواهم بود و در آن موقعیت به ضعف ها و اشکالات خودم پی برده و خودم را اصلاح کنم. دقیقا مثل یک زندگی مجاری دوم می مونه که می توان در آن زندگی کرد.

 

در این مطلب که برگرفته از مبانی و اصول بازیگری است ما به شما چندین نکته طلایی می گوییم که در اولین اجرا برای مبتدی ها خیلی مهم هست و می تواند اجرای آن ها را تا چندین برابر زیبا و قوی تر کند. این نکات هم برای بازیگری سینما و هم برای بازیگری تئاتر کاربرد دارد اما برای تئاتر مفید تر است زیرا در سینما چیزی وجود دارد به نام تصویربرداری دوباره و در صورت زیبا بازی نکردن قابلیت اجرای دوباره نقش وجود دارد ، اما در تئاتر فقط در آن زمان شما یک بار در عمرتان می توانید آن نقش را ایفا کنید و دیگر در صورت اجرای بد آن راه برگشتی وجود ندارد. برای همین اجرای هرچه قوی تر و بی عیب تر آن بسیار حائز اهمیت است.



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 1023
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

شايد شما از آن دسته آدم ها باشيد كه اعتماد به نفس كافي نداشته باشيد اما نگران نباشيد چون وب خوبي را براي مقابله با كمبود اعتماد به نفس انتخاب كرديد



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 968
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

ممكن است كه خجالت نقط ضعف شما باشد و جلوي خيلي از كار هاي شما را بگيرد اما اگر واقعا دوست داريد بازيگر شويد بايد خجالت خود را سركوب كنيد 



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 902
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

روش های جذب و متقاعد کردن دیگران

 

بطور کلی اگر لحظات خوش خود را در کنار فردی سپری کرده باشید چنانچه اگر وی را دوباره ببینید خاطرات خوش مجدد در شما تداعی میشود. و به گونه ای شما با او پیوند خورده اید از این رو بیشتر به وی علاقه مند میشوید.

  • از طرفی دیگر اگر به طور مثال به دل درد مبتلا شوید افرادی که در ان لحظه پیرامون شما قرار دارند به طور نا خاسته  قربانی این مسئله شده اند  و شما کمتر به انان علاقه  میابید البته برای علاقه مند شدن راه های بسیاری دیگر هم وجودارد اما این عامل میتواند احساسات شدیدی را (خوب بد)نسبت به فرد بر جای گذارد .، بنا بر این چنانچه مایلید توجه شخصی را به خود جلب کنید سعی کنید هنگامی که با او روبرو میشوید  خوشحال بوده یا به واسطه چیزی او را ذوق زده کنید.
  •  
  • در کل برای پیوند ارتباط اولیه تا جایی که میتوانید در کنار فرد مورد نظر خود به سر برید زیرا نزدیکی سبب ازدیاد علاقه میگردد نه تنفر .،توجه کنید این تاکتیک فقط برای جرقه یا اتصال اولیه است و در مراحل بعدی اصلا توصیه نمیشود.
  •  
  • سعی کنید هنگامی که با وی صحبت کنید که از وضعیت روحیه ای مناسب برخوردار باشد تا قانون

 پیوند تحقق یابد . درباره علایق یا تجارب مشترک صحبت نمایید و سعی کنید بیشتر گوش فرا دهید و کمتر صحبت کنید

 

  • جهت تحقق قانون علاقه متقابل ، اگر به دلیلی او را تحسین میکنید و به وی احترام میگذارید اطمینان حاصل نمایید که او را نسبت به این امر اگاه سازید . یعنی اینکه  به گونه ای او را متوجه سازید که شما به او احترام ویژه ای قائل میشوید
  •  
  • از او بخواهید که لطف کوچکی برایتان انجام دهد ، اما مطمئن باشید که اجباری در کار نباشد  این موضوع سبب میشود به طور ناخودآگاه بیشتر به شما علاقه مند گردد
  •  
  • با تقلید از حرکات و آهنگ صحبتو الگوهای اوایی وی ، خود را با او هماهنگ ساخطه و یک پل روانی به وجود آورید طوری که طرف مقابل احساس کند که نیمه ی گم شده خود را پیدا کرده است.
  •  
  • همه ما به سوی افرادی که دارای اعتماد به نفس میباشند گرایش داریم اعتماد به نفس خود را با جدی نگرفتن بیش از حد خود نشان دهید.
  •  
  • سعی کنید در وی احساس خوبی را نسبت به خودش ایجاد کنید و فردی باشید که راستگو خونگرم و مهربان است
  •  
  • طرز فکری مثبت داشته باشید همه ما به افرادی که پرشور و سرزنده اند و از زندگی خود رضایت دارند تمایل داریم
  • سعی کنید زمانی با محبوب خود ملاقات میکنید که احساساتش به شدت بر انگیخته شده باشد یعنی زمانی با وی ارتباط برقرار کنید که از بحثی یا کار خاصی مسرور شده است
  •  
  • جوان به نظر رسیدن جذابیت را دو چندان میکند ژست و حرکات و طرز راه رفتن تا حد زیادی بر جوانی شما دلالت دارد
  •  
  • هنگامی که از اعتماد به نفس کمتری برخورداریم دیگران را جذاب تر می پنداریم هنگامی که با محبوب خود قرار بگذارید که به علتی از اعتماد به نفس کمتری برخوردار باشد تادر نظرش جذاب تر جلوه نمایید.
  •  
  • زمانی که فرد مورد نظر به شما علاقه مند گردید به وی گوشزد نمایید که مجذوب وی شده اید تا جذابیت شما در نظرش بیشتر گردد
  • لبخند بزنید ، لبخند نشانه چهار خصلت پسندیده است اعتماد به نفس خوشحالی اشتیاق و از همه مهم تر پذیرش
  •  
  • از تاثیرات اولویت بهره گیرید  و لحظات اولیه ملاقات را به بهترین نحو اغاز نمایید تا بقیه گفتگوی شما نیز از این فیلتر بگذرد و بدین وسیله تاثیر عمیقاز خود برجای گذارید
  •  
  • انسان تمایل به انچه دارد که نمیتواند به دست بیاورد و برای انچه که به سختی به دست می اورد اهمیت زیادی قائل میشوداگر کسی شما را به سادگی به دست اورد پس به سادگی هم از دست میدهد.
  •  
  • اگر زندگی نا متعادلی داشته باشید تصویری نامناسب از رابطه خواهید داشت تعادل یک دورنما در اختیارتان قرار میدهدو شما به واسطه داشتن دورنما قادر خواهید بود در رابطه خود تصمیمات بهتری اتخاذ نمایید
  •  
  • هنگامی که همه جوانب تردید از میان رود در نظر فرد عادی میشوید با ایجاد تردید و شبهه به سرعت اشتیاق را در او بیدار سازید
  •  
  • هرکس به واسطه احساس مثبتی که در وی نسبت به خودش ایجاد مینمایید شما را دوست دارد احساس مثبتی در فرد مورد نظر ایجاد کنید تا او نیز احساس خوبی نسبت به شما داشته باشد

 



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 926
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

 

از همان سال‌های اولیه شکل‌گیری تئاتر، سینما و بعد تلویزیون، زنان بازیگر نیز همپای مردان این رشته هنری، شروع به فعالیت کردند.

البته ورود زن‌ها به دنیای بازیگری همواره با مشقات بسیاری همراه بوده است. در گفت‌وگویی که با چند تن از بازیگران قدیم و جدید سینما و تلویزیون داشته‌ایم، آنها از نحوه ورودشان به عرصه بازیگری، سختی، خاطرات، میزان رضایت‌مندیشان از انتخاب رشته بازیگری، سخن گفته‌اند.

 

 

از سال 1350 برای نقش مادر انتخاب شدم

ژاله علو متولد 1306 تهران است. او از سال 1331 در رادیو شروع به کارکرد و از سال 1327 با فیلم «طوفان زندگی» بازیگری را تجربه کرد. ژاله علو از سال 1332 دوبله فیلم را آغاز کرد.

علو از نحوه ورودش به عرصه بازیگری می‌گوید: «هنگامی که در دانشسرای مقدماتی درس می‌خواندم دبیر ادبیات کلاس ما به دلیل صدا و طرز خواندن انشاهایم مرا به رادیو برد و من در آنجا شروع به کار کردم. بعد از آن روزی آگهی‌ای را در مجله‌ای خواندم که کلاسی برای آموزش فن بیان و تدریس بازیگری تاسیس شده است. این کلاس با همت مرحوم علی دریابیگی و دکتر اسماعیل کوشان تشکیل شده بود. من بیشتر مایل بودم تا در کلاس فن بیان این آموزشگاه شرکت کنم چون فکر می‌کردم برای ادامه کار در رادیو این فن الزامی است. پس از مدتی هنگامی که قرار شد فیلم «طوفان زندگی» ساخته شود از افراد مختلفی که در این کلاس‌ها تعلیم می‌گرفتند، دعوت شد تا در این فیلم بازی کنند من برای نقش خواهر نقش اول مرد و خانم «اینا آفشید» که اولین زن خلبان ایرانی بودند برای ایفای نقش اول زن انتخاب شده و...

من تا اواخر دهه 30 در سینما بازی کردم؛ اما پس از آن وضعیت سینما تغییر کرد و فرم نقش‌ها عوض شد. در آن هنگام بازیگری نیاز

 

 

 

" شهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خواب‌های طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد... "

به چیزهای دیگری داشت، غیر از کاری که ما می‌کردیم. بنابراین من سینما را کنار گذاشتم و همان کارهای قبلی‌ام مثل کار با رادیو و دوبله را ادامه دادم؛ اما از سال 50 در سینما نقش‌های مادر را به عهده گرفتم و در فیلم‌هایی مثل داش‌آکل، قلندر، پل، طوقی، آدمک، خسرو و شیرین تا سال 65 که در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» بازی داشتم.

 

 

به طور تصادفی، کارگردان شدم

شهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خواب‌های طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد. او حضور در سینما را با بازیگری فیلم‌ها ادامه داد تا این که در سال 1335 پس از کسب تجربه کارگردانی در تئاتر به آشنایی بیشتر با سینما فیلم «مرجان» را تهیه و کارگردانی کرد.

ریاحی بعد از این فیلم تصمیم گرفت تنها به بازیگری در سینما بپردازد و تا به امروز در بیش از 100 فیلم و سریال حضور پیدا کرده است.

ریاحی در سال 1335 یعنی سال رکود سینمای فارسی دست به تولید فیل «مرجان» زد. او در این‌باره می‌گوید: «به طور کاملا تصادفی، فیلمنامه «مرجان» به دستم رسید. ساختن فیلم در آن زمان کار پرزحمت و خستگی‌آوری بود. بر اثر عدم امکانات فنی، کمی تجربه همگان، کار بسیار کند با صرف وقت زیاد پیش می‌رفت. شاید محصول ساعت‌ها تلاش گروه از صبح تا شب گرفتن 3 یا 4 پلان بود ولی وقتی همان پلان‌ها را روی موویلا می‌دیدم، چنان به شوق می‌آمدم که خستگی کار فراموش می‌شد. این فیلم کار متفاوتی از آب درآمد، چون از رقص و آواز و زد و خورد و تعقیب در آن اثری نبود، به همین جهت هم تهیه‌کنندگان حرفه‌ای ساختن آن را نپذیرفتند. وقتی قصه فیلم به دستم رسید، همین تفاوت‌ها مرا شیفته آن کرد و تصمیم گرفتم شخصا آن را تهیه و کارگردانی کنم، البته در زمان اکران، برای فروش بیشتر و این که پخش کننده راضی‌تر شود، مجبور شدم یک صحنه آواز به فیلم تحمیل کنم و همین امر مرا آزرده کرد، آنقدر که دیگر نخواستم کارگردانی فیلم را تجربه کنم.»

 

 

مادر مهربان فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیون هستم

ثریا قاسمی 65 سال دارد و بیشر از 40 سال است که در تئاتر، سینما و تلویزیون و همین طور رادیو

" ثریا قاسمی 65 سال دارد و بیشر از 40 سال است که در تئاتر، سینما و تلویزیون و همین طور رادیو فعالیت می‌کند. او تنها فرزند حمیده خیرآبادی بازیگر قدیمی است که بارها و بارها در نقش مادری با چشم‌هایی مهربان و شوخ، شخصیت‌های به یادماندنی را جان بخشیده است... "

فعالیت می‌کند. او تنها فرزند حمیده خیرآبادی بازیگر قدیمی است که بارها و بارها در نقش مادری با چشم‌هایی مهربان و شوخ، شخصیت‌های به یادماندنی را جان بخشیده است.

حضور در کنار این مادر، قاسمی را از همان دوران کودکی با فضای هنری مانوس کرد. چنان که در 20 سالگی وارد رادیو شد و به عنوان بازیگر رادیویی کار خود را آغاز کرد.

او در این باره می‌گوید: "کار صدا را خیلی دوست دارم. کار رادیو را با عشق شروع کردم. در رادیو با آدم‌های بزرگی کار کردم و از آنها بسیار آموختم."

یکی از نقش‌هایی که شاید در میان نقش‌های ثریا قاسمی تکراری باشد، اما او به خوبی از پس آن برآمده، نقش "مادر" یک خانواده

 

 

" ماهایا پطروسیان از معدود بازیگرانی است که به دنبال چهره شدن و یک شبه ره صد ساله رفتن، نبوده است... "

متوسط الحال است. نمونه مثال زدنی این نقش در مجموعه‌های تلویزیونی "در پناه تو" و "در قلب من" دیده می‌شود.

برای تماشاگرانی که عادت داشتند، ثریا قاسمی را همیشه در نقش‌های مثبت و مهربان ببینند، حضور در نقش زن سنگدل مجموعه تلویزیونی "گرگ‌ها"، غافلگیر کننده بود.

قاسمی می‌گوید: "روی این نقش خیلی کار کردم، به ویژه که دیالوگ های آن هم به خاطر شیوه نگارش آقای میرباقری خیلی سخت و متفاوت بود و علاوه بر اینها حضور در کنار بازیگران بزرگی مثل رشیدی، کشاورز و نصیریان باعث می‌شد، آدم سخت کار کند."

قاسمی بعد از 4 دهه تجربه در عرصه بازیگری، نسبت به آنچه از گذشته خود دارد، احساس غرور می‌کند. او معتقد است: "حس خیلی خوبی دارم. چون طی این مدت به طور مداوم کار کرده ام، اگر مدتی از بازیگری دور بودم، در رشته دیگری فعالیت می‌کردم،همیشه فعال بوده‌ام و الان هم مرتبا در حال تکاپو کردن هستم. هیچوقت راکد نبوده‌ام و همه اینها باعث می‌شود، حس خوبی از مرور گذشته به من دست بدهد."

 

 

بازیگری زرق و برقی برایم نداشت

فاطمه گودرزی از جمله بازیگرانی است که نقش‌های متفاوتی را تجربه کرده است. ژانر کمدی، حادثه‌ای، ملودرام، اجتماعی و حتی تاریخی که طی 2 سال گذشته با بازی‌اش در مجموعه تاریخی "شیخ بهایی" به بار نشست.

وی از نحوه حضورش در دنیای بازیگری می‌گوید: "قبل از بازیگری، پیگیرانه مشغول مشق ساز بودم و به گفته استاد، این مرحله بلند را در کوتاهترین زمان طی کردم. تا این که شبی هنگام نواختن نغمه‌ای بی‌اراده از سیر قواعد بایدها و نبایدها خارج شده و هر چه دل گفت کردم و به زعم خودم به یاوه سرایی پرداختم. اما یکی از نزدیکان، از دنیای تئاتر که دستی هم در موسیقی داشت (و بعدا اولین معلم بازیگریم شد) بی‌مقدمه مرا به آموزش بازیگری دعوت کرد، من به دلایلی به پیشنهاد او گوش دادم و بعدها به من گفت: "با این واکنش به من ثابت شد غیر از پارامترهای بیرونی در وجودت نیز سرشت بازیگری هست، زیرا در مقابل زرق و برق بازیگری هیچ هیجانی از خودت نشان ندادی و بیشتر مشتاق شناخت نمایش بودی" و به هر تقدیر به آموزش بازیگری پرداختم و بعد بازی در یکی، دو مجموعه تلویزیونی که موقعیتی لابراتواری برایم پدید آورد و در جریان کار با قواعد بازیگری بهتر آشنا شدم."

 

 

بازیگری، تمام هم و غم من است

ماهایا پطروسیان از معدود بازیگرانی است که به دنبال چهره شدن و یک شبه ره صد ساله رفتن، نبوده است. او خودش را بازیگر می‌داند، او در این باره می‌گوید: "اگر نقش خوب باشد و آن را دوست داشته باشم، واقعا برایم مهم نیست که صورتم تا چه اندازه تغییر کند، یا حتی دگرگون شود. از این ماجرا اصلا هراسی ندارم."

این بازیگر در تعریف خود می‌گوید: "بیشتر و پیشتر از هر مسئله‌ای خودم را بازیگری متعهد می‌دانم. بازیگری که به کار و اعتقاداتش ایمان دارد. من از خودم راضی هستم ولی از شرایطی که داشتم، نه. همیشه فکر کرده‌ام در آن مقطع هر کاری که از دستم برآمده انجام داده‌ام، حتی گاهی اوقات برای بهتر شدن وضعیت سر نکاتی که به نظر خیلی هم جزیی بوده، جنگیده‌ام." این بازیگر مهمترین دلمشغولی و دغدغه‌اش را بازیگری می‌داند و می‌گوید: "من هم و غم خود را روی بازیگری گذاشته‌ام. در این رشته تحصیل کرده‌ام و اگر هم در سایر رشته‌های هنری نظیر عکاسی، موسیقی چیزی آموخته‌ام، همه و همه را ذخیره کرده‌ام تا در بازیگری از آنها بهره‌مند شوم.

 



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 859
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

متن خيلي  طولانيه ولي من پيشنهاد مي كنم اگه واقعا دوست داريد بازيگر بشيد تا آخرشو بخونيد



:: موضوعات مرتبط: بازیگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 1189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 تير 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد